خلاصه داستان: ساکورامیا سایا و هیناتا توسط کلوپ عکاسی مورد تجاوز قرار گرفتند و هر بار از آنها فیلم گرفته شد. آنها نمی توانند سرنوشت خود را بپذیرند زیرا همه افراد اطراف خود را به جان می خرند. تقدیر که همه جا پرواز می کند، هر سوراخ آنها برای تمام شب پر می شود تا زمانی که از هوش می روند.
خلاصه داستان: قهرمان داستان ما، اولین بار که سعی می کند با معشوق خود رابطه جنسی داشته باشد، به دلیل ضربه ای که در گذشته تجربه کرده، شکست می خورد. خواهرش و پسر عمویش به معنای واقعی کلمه بدن خود را در معرض خطر قرار دادند تا به او "درس های جنسی" بدهند و به او کمک کنند تا از ضربه روحی خود بهبود یابد. با این حال، خواهر دیگر او، واکانا، که در وهله اول ضربه روحی خود را به او وارد کرد، به مبارزه میپیوندد و درسها چیزی فراتر از درس میشود! اینجا جنگ خواهران بر سر برادر کوچکشان شروع می شود!!
خلاصه داستان: من بعد از مدتی به خانه می روم فقط برای اینکه باهاش دعوا کنم. شلخته خواهر برنزه من، مگومی، شلوارش را به صورتم میچسباند که مرا اذیت میکند... و خواهر بیگناهم، ایا، در حالی که بیدمشکش را به صورتم میچسباند، مرا آرام میکند... این همه متلک مرا به مرزم میرساند. ..
خلاصه داستان: یوجی انوموتو پس از فوت والدینش سالها پیش در خانواده دوستان دوران کودکیاش یونا و نینا تسوباکیهارا و مادرشان میرا پذیرفته شد. او اکنون در دبیرستان و با نام Yuuji Tsubakihara شناخته می شود، به عنوان یک جفت دوقلو ناز و یک زن مسن زیبا زیر یک سقف زندگی می کند. اگرچه یونا خجالتی و محجوب و نینا با استعداد و با استعداد خانواده او هستند، یووجی پس از مشاهده اینکه یونا اعتراف خود را رد می کند تسلیم خواسته هایش می شود. اما وقتی یووجی و یونا بالاخره عشق مادام العمر خود را به پایان رساندند، آیا نینا و میرا می توانند بیکار بایستند؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: دانستان در مورد کسی هست که به دلیل قلدری در تعامل با زنان مشکل دارد، او آرزو داشته که گذشته برگرده تا دوباره دوران جوانی خودش را بسازد و ...
خلاصه داستان: _باغچه یک مکان یا شاید حتی دنیای دیگریست که فقط به هدف پذیرش هر نوع عمل جنسی بین شرکت کنندگانش ایجاد شده، و به آنان اجازه می دهد که بدترین و تاریک ترین قسمت غرایزشان را برآورده سازند.