خلاصه داستان: او سالها با نگهبانی از خانه خود در انجام وظیفه خود پیگیر بوده است. با این حال بسیاری از شلخته های جدید به خانه او می روند و تهدید می کنند که ارث او را بگیرند.اولین هدف اصلی باید ازدواج دختر با خانواده به امید بردن ارث او باشد. باید با او برخورد کرد
خلاصه داستان: انگار یک دیو در درونش بیدار شد. قدرتی که در زندگی قبلی داشت به یکباره به او بازگشت.حالا برای بازگشت به دخترانی که او را تحقیر کردند تنها راهی که او می داند.
خلاصه داستان: چه وضعیت مسخره ای، باید هر 3 ساعت جق بزنه وگرنه تخماش منفجر میشه؟ این کسشعره.""یعنی چی با دو دست شکسته اومده... توقع داری من ازش مراقبت کنم؟"
خلاصه داستان: شونتارو یک معتاد متوسط به پورن دبیرستان است. تمایلات جنسی او به سمت خواهران کوچکترش معطوف می شود که او عمیقاً آنها را به گونه ای می ستاید که هیچ برادر بزرگتری نباید آن را دوست داشته باشد. او حتی به دزدیدن لباسهای زیرشان متوسل میشود و خودش را به آن راضی میکند، که بهخاطر آن عمیقاً او را تحقیر میکنند. تنها آرزوی او داشتن یک خواهر بزرگتر دلسوز و مهربان است که کاملاً برعکس خواهر و برادرهای پست او باشد.پس از یکی از این جلسات با شلوار زنان جوان، شونتارو یک بازی ویدئویی مرموز جدید را در رایانه خود می بیند. اگرچه او هرگز به یاد نمی آورد که آن را دانلود کرده باشد، عنوان "تجربه هفته ای خواهر بزرگتر" بیش از حد جذاب به نظر می رسد که نمی توان آن را منتقل کرد. در حالی که بازی به ظاهر شروع نمی شود، روز بعد او خود را به اندازه یک بچه 11 ساله کوچک می بیند.هنگامی که خواهرانش او را کشف می کنند، او خود را به عنوان دوست اینترنتی شونتارو Koharu معرفی می کند - و دختران بلافاصله به خاطر ظاهر دوست داشتنی و معصوم او سر به پا می شوند. کوهارو به سرعت از این موقعیت سوء استفاده می کند و خود را تحت مراقبت مهربانانه خواهران غافل و بزرگتر خود قرار می دهد.[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: او با نفرین سینه های بزرگی به دنیا آمد که بدون توجه به هر اتفاقی دائماً شیر می خورند و همیشه نسبت به آنها احساس ناامنی می کرد... تا اینکه با همکلاسی خاصی آشنا شد که برای مشکلش برنامه هایی در سر داشت.
خلاصه داستان: یویی و کو بیش از آنچه که کسی به یاد داشته باشد با هم دوست دوران کودکی بوده است. وقتی بالغ شدند عاشق هم شدند. آنها نمی توانستند دست خود را از یکدیگر دور نگه دارند، تقریباً در هر مکان قابل تصور، از جمله در مدرسه، رابطه جنسی داشتند.متأسفانه برای آنها، مسئول دوربین های مدرسه تصمیم به سیاه نمایی از آنها گرفت.اکنون یوی چارهای جز اطاعت از معلمش ندارد وگرنه اجازه میدهد ویدیوها به صورت ویروسی پخش شوند. با این حال او کم کم به معلمش معتاد می شود.
خلاصه داستان: حتی با وجود اینکه به بدترین شکل به او خیانت کرده است... او هر کاری می کند تا همچنان از او محافظت کند... از جمله اینکه خودش را به یک معلم شاخدار می فروشد که او را تهدید به آزار می کند...
خلاصه داستان: پس از یک تصادف اتومبیل که جان پدر و مادرش را می گیرد، تپه آریما توسط پدربزرگش گرفته می شود و به دنیای ثروتمندان و نخبگان معرفی می شود. در مقایسه با تربیت متواضعانه اش، سبک زندگی مجلل ایشین آریما نوجوان جوان را شگفت زده و مبهوت می کند. انتظار می رود در ازای این مهمان نوازی مهربان، تپه ای با جایگزینی پدربزرگش به عنوان رئیس کمباین مالی آریما، به کسب و کار خانوادگی ادامه دهد و برای آماده سازی او برای این مسئولیت ها، در یک دبیرستان محترم ثبت نام کند. تپه همراه با وضعیت مشهور و ثروتمندی که اخیراً به دست آورده، از ازدواجی با سیلویا ون هوسن به همان اندازه مرفه مطلع می شود، بنابراین، فرارهای هیجان انگیز زندگی جدید خود را آغاز می کند!