خلاصه داستان: قهرمان داستان ما، اولین بار که سعی می کند با معشوق خود رابطه جنسی داشته باشد، به دلیل ضربه ای که در گذشته تجربه کرده، شکست می خورد. خواهرش و پسر عمویش به معنای واقعی کلمه بدن خود را در معرض خطر قرار دادند تا به او "درس های جنسی" بدهند و به او کمک کنند تا از ضربه روحی خود بهبود یابد. با این حال، خواهر دیگر او، واکانا، که در وهله اول ضربه روحی خود را به او وارد کرد، به مبارزه میپیوندد و درسها چیزی فراتر از درس میشود! اینجا جنگ خواهران بر سر برادر کوچکشان شروع می شود!!
خلاصه داستان: کائده اِندو چشمه های آب گرم رو به داستان های عاشقانه، لباس های مُد و حتی مطالعه ترجیح میده. زمانی که کائده تصمیم میگیره از یک چشمه آبگرم معروف به اسم " مینه کورا" دیدن کنه، با این خیال که این چشمه فقط زنانه اس، ناگهان سه مرد مسن بهش ملحق میشن و غافلگیرش میکنند. اون که سعی میکنه خونسردیشو حفظ کنه اما...
خلاصه داستان: در آینده، جایی که دیگر سکس محدودیت سنی ندارد، یک زوج جوان حلقه ازدواج خود را گم می کنند - که توسط یک فاحشه نوجوان و دوست پسرش در محله های فقیر نشین پیدا می شود. آنها میخواهند حلقه را بفروشد و از آن پول برای زندگی تازه ای استفاده کنند، اما، بنظر، کار چندان ساده ای نیست.
خلاصه داستان: دختری مرموز در حال خواندن کتابی بود که هر روز در همان حالت نشسته بود. تا اینکه یک روز پسری که بعد از بازی از دوستش جدا شد سعی کرد به دختر سلام کند. پسر که کنجکاو بود دختر چه می خواند، پرسید: «در مورد چی می خوانی؟» با لبخند شیرین دختر پاسخ داد: «بیا کنارم بنشین تا به تو بگویم چه می خوانم». دختر یک داستان جنسی از کتابی که خوانده بود تعریف کرد. دختر بعد از خواندن آن گفت: خانه من همین نزدیکی است، میخواهی به خانه من بیایی؟