خلاصه داستان: او با نفرین سینه های بزرگی به دنیا آمد که بدون توجه به هر اتفاقی دائماً شیر می خورند و همیشه نسبت به آنها احساس ناامنی می کرد... تا اینکه با همکلاسی خاصی آشنا شد که برای مشکلش برنامه هایی در سر داشت.
خلاصه داستان: یک بانوی جوان فالگیر مجبور است سخت کار کند تا زندگی خود را تامین کند. یک روز، مرد جوانی که او را در رؤیاهایی با طبیعت شرم آور دیده است، ملاقات می کند. آینده نگری او هنوز اشتباه نکرده است.
خلاصه داستان: زنان متاهل کائورو و ساتسوکی به دور از شلوغی خانه هایشان به تنهایی به یک سفر بهار آب گرم می آیند. وقتی با هم سرگرم می شوند، توسط سپاه شارلاتان گرفته می شوند و در نهایت با هم مشروب می خورند. وقتی مست از خواب بیدار می شود، بدن رسیده اش را بازی می کنند و لعنت می کنند. جسدی که به زور و بدون مقاومت به زن تحویل داده شد در اتاق و غسالخانه اوست. او در تمام طول روز ماهی مرکب است و همچنان بذر و فاسد است.
خلاصه داستان: خواهر ناتنی من عادت بدی دارد که وقتی در خانه هستیم تقریباً هیچ چیزی نمی پوشد، و گاهی اوقات در واقع هیچ چیزی در اطراف من نمی پوشد...اما من نمی توانم بگویم که آیا او این کار را عمدا انجام می دهد یا نه ... حدس بزنید وقت آن رسیده است که بفهمید!
خلاصه داستان: مانند یک دانش آموز زن عادی زندگی می کرد. تا اینکه او به تاریک ترین راز خودش پی می برد...او پدرش را چند ماه پیش از دست داد که توسط فرقه شیطانی مورد حمله قرار گرفتند. در آن لحظه، او قدرت "شینیگامی" را که در درون خود نگه می دارد بیدار کرد و از اعضای فرقه انتقام می گیرد.صلح زیر زیاد طول نمی کشد و او اسیر می شود. آکوتا، رهبر شاخه فرقه، نیزه کینه را بر علیه رین که توسط پدر رین آسیب دیده بود، می چرخاند و سپس جن گیران سرگردان شیندو ستسونا و یوکا ظاهر می شوند!فراتر از این وضعیت ناامید کننده چه چیزی در انتظار است!؟
خلاصه داستان: وقتی با تلسکوپ در پارک به ستاره ها نگاه می کردم ناگهان شکل زنی درشت اندام که زیر کتش عملاً برهنه بود جلوی چشمم ظاهر شد... و حالا او در کلاس من است؟!
خلاصه داستان: شوهرش همیشه در طول اوبون و آخر سال به یک سفر کاری میرود و وقتی همسرش یومیکو بدون شوهرش احساس تنهایی میکند و غرق میل جنسی میشود، یک دوجینشی منحرف را در اتاق شوهرش پیدا میکند در حالی که او در حال سفر است. سفر کاری.شوهرش که فکر می کرد تمایلات جنسی شدیدی ندارد، کتابی مانند این پیدا می کند... او شروع به خودارضایی می کند، مانند دوجینشی رابطه جنسی شدید با شوهرش را تصور می کند که ناگهان مردی در کنار او ظاهر می شود ...؟یومیکو که قادر به مقاومت در برابر رابطه جنسی خشن مرد جوان نیست، غرق در شهوت می شود...!