خلاصه داستان: وقتی با تلسکوپ در پارک به ستاره ها نگاه می کردم ناگهان شکل زنی درشت اندام که زیر کتش عملاً برهنه بود جلوی چشمم ظاهر شد... و حالا او در کلاس من است؟!
خلاصه داستان: عشق و عاشقی از زندگی یویچی شیرایشی در سال های نوجوانیاش وجود نداشت. این که خود را به طور کامل وارد حرفه خود به عنوان معلم کرد، فرصت هایش را برای چیزهای دیگر در زندگی محدود کرد. حالا در سی و چند سالگی، به لطف یکی از شاگردانش، سائه ایناگاکی، عشق بالاخره وارد دنیای او شده.
خلاصه داستان: اشتباه در قرارداد آپارتمان باعث شده است که او در اولین آپارتمان خود با مردی اقامت داشته باشد؟! بعد از شنیدن صدای همسایه های همسایه، او نمی تواند خودش را انجام دهد... و البته هم اتاقی اش اتفاقا متوجه می شود...
خلاصه داستان: شوهرش همیشه در طول اوبون و آخر سال به یک سفر کاری میرود و وقتی همسرش یومیکو بدون شوهرش احساس تنهایی میکند و غرق میل جنسی میشود، یک دوجینشی منحرف را در اتاق شوهرش پیدا میکند در حالی که او در حال سفر است. سفر کاری.شوهرش که فکر می کرد تمایلات جنسی شدیدی ندارد، کتابی مانند این پیدا می کند... او شروع به خودارضایی می کند، مانند دوجینشی رابطه جنسی شدید با شوهرش را تصور می کند که ناگهان مردی در کنار او ظاهر می شود ...؟یومیکو که قادر به مقاومت در برابر رابطه جنسی خشن مرد جوان نیست، غرق در شهوت می شود...!
خلاصه داستان: رین هیمساتو دختری خجالتی و ساده است که از این واقعیت که سینههایش کمی بزرگتر از سینههای اکثر افراد است ناراحت است.یک روز در راه بازگشت به خانه، رین مورد حمله هملدار قرار می گیرد، یک سازمان شیطانی که شهر را هجوم می آورد. یک وضعیت ناامید کننده ایجاد می شود!
خلاصه داستان: شخصیت اصلی، تاناکا هاجیمه، از توانایی های هیپنوتیزمی خود برای هیپنوتیزم کردن همکلاسی هایش استفاده می کند. با توجه به قانون تصویب شده توسط دولت، دستورالعمل های ارائه شده توسط مربیان جنسی مطلق است. علاوه بر این، زوج ها باید قبل از داشتن رابطه جنسی یا حتی بوسیدن از مربیان آموزش ببینند. اولین زوجی که آموزش دریافت می کنند، زوج تازه کار متشکل از اوباتا یویی و تاچیبانا تایکی هستند. تایکی طوری تماشا می کند که انگار در حال تماشای یک آموزش است که تاناکا دوست دخترش را می بوسد و باکرگی او را می گیرد…