خلاصه داستان: عشق و عاشقی از زندگی یویچی شیرایشی در سال های نوجوانیاش وجود نداشت. این که خود را به طور کامل وارد حرفه خود به عنوان معلم کرد، فرصت هایش را برای چیزهای دیگر در زندگی محدود کرد. حالا در سی و چند سالگی، به لطف یکی از شاگردانش، سائه ایناگاکی، عشق بالاخره وارد دنیای او شده.
خلاصه داستان: کارمندی ساده در یک سفر کاری طولانی به توکیو،چشم اش به بروشوری با تبلیغ یک سرویس ویژه می افتد. به سرعت تماس گرفته و سفارش ویژه را می دهد و در یک چشم به هم زدن آنها در اتاق او ظاهر می شوند ...
خلاصه داستان: وقتایی که مامان میلکی چان به خارج از شهر سفر میکنه، وظیفه مراقبت از پسرشو به اون میسپاره. میلکی چان که فکر میکنه تنها کسیه که اونو درک میکنه، با خوشحالی این کارو قبول میکنه. با این حال، وقتی اون برای ناهار پایین نمیاد، میلکی به اتاقش میره و اونو در حال خودارضایی با هنتای میبینه و تو اتاقش یه کتاب در مورد داشتن سکس با دخترا پیدا میکنه، بنابراین تصمیم میگره خودش داوطلب بشه تا اون بتونه چیز واقعیو یاد بگیره و تجربه کند - ولی تا زمانی که میلکی یه لباس خاص نپوشه، یه جای کار میلنگه!
خلاصه داستان: قهرمان داستان ما تاتسویا به عنوان یک مرد متعصب بازی های ویدیویی و در کل عادی زندگی می کرد. یک روز او به طور تصادفی به زیبایی پوست تیره ای برخورد کرد که سگ ها در یک کوچه به او حمله کردند... یک چیز به چیز دیگری منجر شد و او در نهایت با او زندگی کرد زیرا جایی برای رفتن نداشت... بدون هیچ چیزی از خودش، فقط می تواند راهی برای تشکر از محبتش در نظر بگیرید...