خلاصه داستان: یک دانش آموز افتخاری جدی "چیزورو شینا" به دلیل اینکه حیوان خانگی معلمی بود توسط همکلاسی هایش طرد شد، اما هر زمان که با معلم مورد علاقه اش برخورد کرد که او عمیقاً آن را تحسین می کرد، هیچ یک از اینها مهم نبود...
خلاصه داستان: معلم ماریکا که شوهرش یوتو را به خاطر شغلش ترک می کند، مجبور می شود با شاگردش یوکی رابطه جنسی داشته باشد. خونسردی او هنوز همه جا را فرا گرفته است، روز بعد ناظر ساختمان، تورائو، او را صدا می زند. تورائو با استفاده از عکسی از بوسیدن آنها به عنوان باج خواهی، یک روز کامل با بدن ماریکا سرگرم می شود. یوکی با دیدن اینکه ماریکا بدون اطلاع کسی از کارش خارج شد، نگران او شد و به محل او رفت، اما متوجه شد که دو نفر لعنتی هستند. شوهر ماریکا، یوتو، که شروع به مشکوک شدن به همسرش می کند، توسط همسالانش دعوت می شود تا پیدا کند…
خلاصه داستان: «Love-chan»، یک گیمر و پخش کننده، با کاهش بازدیدها مواجه است. به دنبال توصیه یکی از دوستان، او تصمیم میگیرد تا قسمتی از بدن خود را برای جذب مخاطبان بیشتر نشان دهد و در نتیجه تعداد بازدیدها و فالوورها افزایش پیدا میکند. با وجود اخطار دوستش در مورد خطرات احتمالی، "Love-chan" پیش می رود و با طرفداران خود در یک کارائوکه ملاقات می کند تا موفقیت خود را جشن بگیرد. در طول قرار، "Love-chan" توسط یک مرد بد در مقابل طرفدارانش مواد مخدر می گیرد و به یک هتل عشق برده می شود تا لعنت کند.
خلاصه داستان: قسمت 1: یک همسر ناگهان با یک شعله قدیمی روبرو می شود و به نظر نمی رسد به خودش کمک کند.قسمت 2: در حالی که شوهرش در یک سفر کاری طولانی دور است، تنها مردی که در خانه باقی مانده است که می تواند خودش را با آن راضی کند، پسرش است... و شاید دوستش.
خلاصه داستان: موراماتای مهربان رازی را در خود دارد که هیچ کس در محل کارش نمی داند. به دنبال اشتباه دیگری که توسط زیردستانش کاجی مرتکب شد، آن دو از محل کار خارج می شوند تا یک شب بدون استرس را با نوشیدن مشروب سپری کنند. به دلیل اینکه سالن همیشگی آنها برای شب بسته است، به پیشنهاد موراماتا، این زوج اداری به آپارتمان او می روند.موراماتا در حالی که در خانه خود راحت است، "حماقت جوانی" خود را به کاجی نشان می دهد و آن دو متوجه لذت هایی می شوند که راز موراماتا در خود نهفته است. این دو که در شهوت پیچیده شده اند، به درک اینکه چقدر می توان از طریق اعتماد به نفس مشترک، یک ارتباط قدرتمند ایجاد کرد، نزدیک تر شد. آیا کاجی می تواند این اطلاعات طبقه بندی شده را بین آن دو نگه دارد، یا اینکه اخبار مانند آتش سوزی در اطراف دفتر پخش می شود؟[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: مربی میانسالی که شاگرد بسیار جذاب و ورزشکارش با رفتار وحشتناکی مواجه شده بود، ناگهان با نوعی بیماری مرموز به زمین میخورد.پس از بهبودی متوجه می شود که قدرت دیوانه کننده جدیدی دارد، او می تواند با صدای خود مردم را کنترل کند! وقت آن است که انتقام خود را از دانش آموز بداخلاقش به بهترین شکل ممکن بگیرد
خلاصه داستان: با اینکه مدام تو خونه خودارضایی می کنم ولی بازم احساس شاخ شدن ندارم...اما این خدمات چیه؟"تحویل خروس"... این واقعا نمی تواند کار کند.. درست است؟
خلاصه داستان: کائوری، آس باشگاه تنیس، فقط به دیدن جوانی رفت که اخیراً به باشگاه تنیس نیامده است... اگرچه او نگران دوست پسرش، ماسایا بود، اما کائوری به اتاق جوان خود، آمی هدایت شد. و چیزی که دید این بود...امی که ابزار مردی را در دهانش نگه داشته است.
خلاصه داستان: کورودا کوتارو مدیر تیم چوگان دختران است. او یک روز به طور تصادفی داخل رختکن است و دخترها او را پیدا می کنند، او را می بندند و مجبورش می کنند که پایانش دهد. او همچنین کلید اتاق باشگاه را گم می کند. او همه چیز را پشت سر می گذارد، حتی موانعی که در جستجوی کلید وجود دارد، و در نهایت توسط کیسه ماتوری که یکی از لباس های زیر دختر را در دست دارد دیده می شود. کیسه بسیار خوشحال به نظر می رسد که کورودا را مجبور می کند به گوشه ای برود و شلوارش را در می آورد.