خلاصه داستان: شیریشی دانشجویی است که پول زیادی ندارد. او بدن فروشی کرد تا پول زیادی به دست آورد و یک گوشی هوشمند بخرد. اما شیریشی در حالی که تجارت جنسی خود را در مردان توالت انجام می داد، توسط رئیس سازمان درون مدرسه ای (که به اختصار OSIS است) به خاطر اقداماتش دستگیر شد و شیریشی را تهدید کرد که در باشگاهی که توسط رئیس OSIS اداره می شد کار کند.
خلاصه داستان: الفینا، یک شوالیه سلطنتی، قسم میخورد که تا آخرین لحظه از پرنسس محافظت کند. با این حال، دهکده الف ها به دست انسان ها محاصره میشود. مورُدو، رهبر انسان ها، از الفینا می خواهد که تسلیم و حیوان خانگی اش شود. اما الفینا بدون هیچ تجربه قبلی در روابط عاشقانه، به تدریج تسلیم خواسته های مورُدو می شود.
خلاصه داستان: _باغچه یک مکان یا شاید حتی دنیای دیگریست که فقط به هدف پذیرش هر نوع عمل جنسی بین شرکت کنندگانش ایجاد شده، و به آنان اجازه می دهد که بدترین و تاریک ترین قسمت غرایزشان را برآورده سازند.
خلاصه داستان: یک روز، میتسورو متوجه میشه که میو در مورد سایز سینه هاش ناراضیه. اون بدون فکر در مورد این قضیه صحبت میکنه و باعث خشم میو میشه. با اینکه سعی در آروم کردن خواهرش داره، ولی میو با هول دادن میتسورو و افتادن روی اون، رابطه تازه ای بین خواهر و برادر ناتنی رو شکل میده.
خلاصه داستان: کوتا، پسری اهل یک شهر کوچک، تنها فرزند و وارث معبد میکوموریست که شهرتش رو به کاهش بود. کوتا هیچ علاقه ای به ارث بردن معبد نداشت. در عوض، روی تحصیلاتش متمرکز شد و هدفش این بود که پس از فارغ التحصیلی یک کارمند دولتی شود. هنگامیکه پدر بیوه اش در مورد ازدواج با یک دختر جوان صحبت کرد، به طور ناگهانی ناپدید شد. آن دختر که ارینا نام داشت به همراه خواهر کوچکترش موتوکا برای زندگی با کوتا آمدند. آنان با کمک دوست دوران کودکی کوتا، نونو و چند نفر از پیروان معبد توانستند به زندگی عادی خود ادامه دهند. اما یک روز، ارینا دختری به نام مای را به خانه آورد تا با کوتا نامزد کند. اما...
خلاصه داستان: تابستون تموم میشه و بچها وارد ترم دوم میشن. با این حال، هنوز می،آیومی و یاما تکالیف تابستونی خودشونو انجام ندادن. همشم واسه اینه که کل تابستون، یاما و می هر روز مشغول بازی و سکس بودن، ولی آیا میتونن به موقع تکالیفو تحویل بدن؟
خلاصه داستان: کائده اِندو چشمه های آب گرم رو به داستان های عاشقانه، لباس های مُد و حتی مطالعه ترجیح میده. زمانی که کائده تصمیم میگیره از یک چشمه آبگرم معروف به اسم " مینه کورا" دیدن کنه، با این خیال که این چشمه فقط زنانه اس، ناگهان سه مرد مسن بهش ملحق میشن و غافلگیرش میکنند. اون که سعی میکنه خونسردیشو حفظ کنه اما...