خلاصه داستان: با شروع فصل بهار، گل ها هم شکوفه میدن، ولی یه چیز وجود داره که ملت ازش وحشت دارن. آره! فصل دردسرساز آلرژی به گرده های گل، یه بار دیگه قراره قربانیان رو آلوده کنه، ولی این دفعه، بینی اونا نیست که باد میکنه!
خلاصه داستان: ده سال پیش، شینوبو هاندا و موموکو نایتو در یک زمین بازی با هم آشنا شدند و با هم دوست شدند. قبل از جدایی، آنها یک بوسه را با هم تقسیم کردند و قول دادند که دوباره همدیگر را ببینند. سال ها بعد، شینوبو هنوز آن عهد را به خاطر می آورد، اما موموکو آن را فراموش کرده است.
حالا این دو در یک مدرسه درس می خوانند. با این حال، شخصیت آنها کاملاً متضاد است. شینوبو یک متخلف است که مجموعه ای از عاشقان را جمع آوری می کند، اما موموکو یک دانش آموز جدی و یکی از اعضای کمیته انضباطی است. شینوبو از ماهیت لاس زدن خود استفاده می کند تا سعی کند موموکو پیوند و احساساتی را که زمانی مشترک داشتند، دوباره کشف کند.
داستان های مختلف عشق و شهوت زندگی موموکو و شینوبو را در بر می گیرد. آیا این دو می توانند راه خود را به یکدیگر پیدا کنند؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]