خلاصه داستان: موراماتای مهربان رازی را در خود دارد که هیچ کس در محل کارش نمی داند. به دنبال اشتباه دیگری که توسط زیردستانش کاجی مرتکب شد، آن دو از محل کار خارج می شوند تا یک شب بدون استرس را با نوشیدن مشروب سپری کنند. به دلیل اینکه سالن همیشگی آنها برای شب بسته است، به پیشنهاد موراماتا، این زوج اداری به آپارتمان او می روند.
موراماتا در حالی که در خانه خود راحت است، "حماقت جوانی" خود را به کاجی نشان می دهد و آن دو متوجه لذت هایی می شوند که راز موراماتا در خود نهفته است. این دو که در شهوت پیچیده شده اند، به درک اینکه چقدر می توان از طریق اعتماد به نفس مشترک، یک ارتباط قدرتمند ایجاد کرد، نزدیک تر شد. آیا کاجی می تواند این اطلاعات طبقه بندی شده را بین آن دو نگه دارد، یا اینکه اخبار مانند آتش سوزی در اطراف دفتر پخش می شود؟
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: مربی میانسالی که شاگرد بسیار جذاب و ورزشکارش با رفتار وحشتناکی مواجه شده بود، ناگهان با نوعی بیماری مرموز به زمین میخورد.
پس از بهبودی متوجه می شود که قدرت دیوانه کننده جدیدی دارد، او می تواند با صدای خود مردم را کنترل کند! وقت آن است که انتقام خود را از دانش آموز بداخلاقش به بهترین شکل ممکن بگیرد
خلاصه داستان: با اینکه مدام تو خونه خودارضایی می کنم ولی بازم احساس شاخ شدن ندارم...اما این خدمات چیه؟
"تحویل خروس"... این واقعا نمی تواند کار کند.. درست است؟
خلاصه داستان: کائوری، آس باشگاه تنیس، فقط به دیدن جوانی رفت که اخیراً به باشگاه تنیس نیامده است... اگرچه او نگران دوست پسرش، ماسایا بود، اما کائوری به اتاق جوان خود، آمی هدایت شد. و چیزی که دید این بود...امی که ابزار مردی را در دهانش نگه داشته است.
خلاصه داستان: کورودا کوتارو مدیر تیم چوگان دختران است. او یک روز به طور تصادفی داخل رختکن است و دخترها او را پیدا می کنند، او را می بندند و مجبورش می کنند که پایانش دهد. او همچنین کلید اتاق باشگاه را گم می کند. او همه چیز را پشت سر می گذارد، حتی موانعی که در جستجوی کلید وجود دارد، و در نهایت توسط کیسه ماتوری که یکی از لباس های زیر دختر را در دست دارد دیده می شود. کیسه بسیار خوشحال به نظر می رسد که کورودا را مجبور می کند به گوشه ای برود و شلوارش را در می آورد.
خلاصه داستان: چگونه می تواند این "آموزش ویژه" در چنین موقعیت ساحلی زیبایی باشد؟ هیچ راهی وجود ندارد که این آموزش واقعی باشد.
معلوم شد که آموزش از انواع زشت بوده است و چه راهی بهتر از لباس شنای کم حجم و گرمای شدید!
خلاصه داستان: ساکورامیا سایا و هیناتا توسط کلوپ عکاسی مورد تجاوز قرار گرفتند و هر بار از آنها فیلم گرفته شد. آنها نمی توانند سرنوشت خود را بپذیرند زیرا همه افراد اطراف خود را به جان می خرند. تقدیر که همه جا پرواز می کند، هر سوراخ آنها برای تمام شب پر می شود تا زمانی که از هوش می روند.
خلاصه داستان: او که به تازگی توسط دوست دخترش رها شده است، در یک ملاقات مجدد با یک همکلاسی قدیمی برخورد می کند...
اگرچه آنها دیدگاه های کاملاً متفاوتی در مورد عشق و دوستیابی دارند ... از نظر فیزیکی کاملاً مطابقت دارند ...
خلاصه داستان: ویروس کشنده ای که با خوردن مایع منی درمان می شود؟! به نظر می رسد یک رویا به حقیقت پیوست .... اما وقتی فقط یک مرد در کل جزیره وجود دارد و 4 دختر باید از آنها مراقبت کنند ... شروع به تلفات می کند.