خلاصه داستان: شخصیت اصلی (که توسط تماشاگران در یک دیدگاه ذهنی تفسیر می شود) در کاخ مباحث عرفانی برای لذت بردن از لذت های قوی ظاهر می شود و از طیف گسترده ای از حیاط های گونه های مختلف انتخاب می کند. شخصیت اصلی توسط مارینا از پذیرنده هدایت می شود تا مباحث مناسبی را پیدا کند که می توانند او را راضی کنند.
خلاصه داستان: وقتی دختری جادویی که برای عدالت می جنگد در آغوش منتظر صیغه یک خدای افتاده می افتد…
او برای محافظت از مردم میجنگد، زیرا با شاخکها مورد تجاوز قرار میگیرد، مورد تجاوز قرار میگیرد و با بذر شیاطین پر میشود.
(منبع: YureiHen)
خلاصه داستان: آلفیم ، دنیایی از الف ها که در آن زنان فقط وجود دارند. حرم جهان ، منبع همه قدرت جادویی الف ها ، شروع به محو شدن کرده و مسابقه در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. سپس یک پیشگویی وجود دارد که یک مرد از دنیای دیگر قرار است ناجی نژاد الوین باشد. و خیلی طولانی نبود که قهرمان اکنون به دنیای الف ها آورده شده است ...
الف ها حكم دادند كه باید با كودكان با قهرمان زنده بمانند. اما بسیاری از الف های دیگر از این تصمیم مبتذل خودداری کردند و بنابراین الف ها به گروه ها تقسیم شدند: کسانی که کودک سازی را با یک مرد و کسانی که تصمیم به پذیرش این واقعیت دارند ، بیزارند. اما کسانی که پذیرفته اند چیزی را کشف کرده اند: معلوم می شود که آیا آنها با قهرمان رابطه جنسی دارند و مایع منی را در بدن خود به دست می آورند ، قدرت جادویی آنها افزایش می یابد. بنابراین آنها به شیر او خشک می شوند ...
(منبع: DLSite)
خلاصه داستان: از دوران مدرسه او در مورد معلم زن خود و آنچه که دوست داشت با او انجام دهد خیال پردازی می کرد ... اندام کوچک، صورت نوزاد و دارایی هایی که به هیکل کوچک او نمی خورد. در قطاری شلوغ دستش را به سوی قربانیش دراز می کند..
خلاصه داستان: پس از جست و جوی دور و دراز، دو تاجر قدیمی سرانجام دقیقاً به نوع دختر مورد نظرشان برخورد می کنند، یکی با "پنه های" عظیم. با وعده پول او را به فرارهای جنسی بی پایان دعوت می کنند!
خلاصه داستان: در حین مبارزه با یک شیطان، آزل دستگیر می شود و احمقانه است.
پس از اینکه موفق به فرار می شود، متوجه می شود که یک تاج حک شده توسط دیو روی شکم او باقی مانده است، تاجی که باعث میل جنسی سیری ناپذیر می شود...
خلاصه داستان: پادشاهی صلح آمیز و مرفه اکنون به پادشاهی شهوت و فساد سقوط کرده است. از آنجایی که دو زن بالاترین رتبه در خیابانها آلوده میشوند، چیز زیادی از پادشاهی درخشانی که زمانی وجود داشت باقی نمانده است.
خلاصه داستان: ارین مزدوری است که زمانی در آستانه مرگ بود، اما توسط شب روح یک روح شمشیر نجات یافت. از آن به بعد آنها با هم سفر می کنند، این داستان این دو است.
خلاصه داستان: شهرت و ثروت در انتظار کسانی است که به اندازه کافی شجاع هستند تا در بخش های دورافتاده سیاره سرمایه گذاری کنند. این مناطق پر از هیولا که عمدتاً خالی از سکنه و پوشیده از جنگل های انبوه هستند، در سنگ معدنی مرموز به نام Nova Stone فراوان هستند. سنگ مورد علاقه سرشار از انرژی است، و کسانی که در شکار خود موفق می شوند، ناچارند مقادیر ناپسندی از ثروت را به دست آورند. با این حال، مرز مکان وحشتناکی است. تنها کسانی که می توانند از ویرانی قریب الوقوع سکونتگاه های انسانی جلوگیری کنند، شکارچیان هستند. از آنجایی که اسلحههای آنها با نیروی Nova Stone قادر به غلبه بر جانوران هستند، این روحهای شجاع وظیفه حفاظت از شهرهای بیدفاع را دارند.
اریکا امبر که در جوانی یتیم شده بود توسط یک شکارچی به دام افتاد و به عنوان جانشین او بزرگ شد. با این حال، او یک انسان معمولی نیست. اصل و نسب الف های او برای اریکا در تمام زندگی اش یک راز باقی مانده است. او با امید به کشف بیشتر در مورد اجداد خود، به اعماق جنگل های ناشناخته می رود و تمدن را پشت سر می گذارد. اما قبل از عزیمت، او تصمیم می گیرد برای آخرین بار ازول - پسر یک شکارچی که اخیراً مرده - ملاقات کند. در یک صحبت صمیمانه، پسر نشان می دهد که شکارچی را تحسین می کند و عمیقاً عاشق او است. با بخت و اقبال، این احساس متقابل است، و خاطره عشقبازی پرشور که در پی میآید احتمالاً اریکا را در طول شبهای طولانی و سرد در طول سفرش گرم نگه میدارد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]