داستان سریال
تابستان، خورشید، آفتاب! بالاخره تعطیلات تابستانی فرا رسید و قهرمان داستان از آن لذت می برد... اصلاً؟! او ترجیح می دهد به جای بیرون رفتن در هوای تازه، اوقات فراغت خود را در آپارتمان خود به سکونت سپری کند. اما همه چیز با یک تماس تلفنی تغییر می کند! یکی از آشنایان قدیمی از او می پرسد که آیا می تواند از دخترش هازوکی مراقبت کند، زیرا او دوست دارد با شوهرش به مسافرت برود. چون هر چیزی بهتر از تنها نشستن در خانه است، بلافاصله به راه می افتد. اما هازوکی در چند سال اخیر تغییرات زیادی کرده است. او بزرگتر شده است ... و سینه هایش هم همینطور! (منبع: aniSearch)