خلاصه داستان: از دوران مدرسه او در مورد معلم زن خود و آنچه که دوست داشت با او انجام دهد خیال پردازی می کرد ... اندام کوچک، صورت نوزاد و دارایی هایی که به هیکل کوچک او نمی خورد. در قطاری شلوغ دستش را به سوی قربانیش دراز می کند..
خلاصه داستان: پس از جست و جوی دور و دراز، دو تاجر قدیمی سرانجام دقیقاً به نوع دختر مورد نظرشان برخورد می کنند، یکی با "پنه های" عظیم. با وعده پول او را به فرارهای جنسی بی پایان دعوت می کنند!
خلاصه داستان: در حین مبارزه با یک شیطان، آزل دستگیر می شود و احمقانه است.
پس از اینکه موفق به فرار می شود، متوجه می شود که یک تاج حک شده توسط دیو روی شکم او باقی مانده است، تاجی که باعث میل جنسی سیری ناپذیر می شود...
خلاصه داستان: پادشاهی صلح آمیز و مرفه اکنون به پادشاهی شهوت و فساد سقوط کرده است. از آنجایی که دو زن بالاترین رتبه در خیابانها آلوده میشوند، چیز زیادی از پادشاهی درخشانی که زمانی وجود داشت باقی نمانده است.
خلاصه داستان: ارین مزدوری است که زمانی در آستانه مرگ بود، اما توسط شب روح یک روح شمشیر نجات یافت. از آن به بعد آنها با هم سفر می کنند، این داستان این دو است.
خلاصه داستان: شهرت و ثروت در انتظار کسانی است که به اندازه کافی شجاع هستند تا در بخش های دورافتاده سیاره سرمایه گذاری کنند. این مناطق پر از هیولا که عمدتاً خالی از سکنه و پوشیده از جنگل های انبوه هستند، در سنگ معدنی مرموز به نام Nova Stone فراوان هستند. سنگ مورد علاقه سرشار از انرژی است، و کسانی که در شکار خود موفق می شوند، ناچارند مقادیر ناپسندی از ثروت را به دست آورند. با این حال، مرز مکان وحشتناکی است. تنها کسانی که می توانند از ویرانی قریب الوقوع سکونتگاه های انسانی جلوگیری کنند، شکارچیان هستند. از آنجایی که اسلحههای آنها با نیروی Nova Stone قادر به غلبه بر جانوران هستند، این روحهای شجاع وظیفه حفاظت از شهرهای بیدفاع را دارند.
اریکا امبر که در جوانی یتیم شده بود توسط یک شکارچی به دام افتاد و به عنوان جانشین او بزرگ شد. با این حال، او یک انسان معمولی نیست. اصل و نسب الف های او برای اریکا در تمام زندگی اش یک راز باقی مانده است. او با امید به کشف بیشتر در مورد اجداد خود، به اعماق جنگل های ناشناخته می رود و تمدن را پشت سر می گذارد. اما قبل از عزیمت، او تصمیم می گیرد برای آخرین بار ازول - پسر یک شکارچی که اخیراً مرده - ملاقات کند. در یک صحبت صمیمانه، پسر نشان می دهد که شکارچی را تحسین می کند و عمیقاً عاشق او است. با بخت و اقبال، این احساس متقابل است، و خاطره عشقبازی پرشور که در پی میآید احتمالاً اریکا را در طول شبهای طولانی و سرد در طول سفرش گرم نگه میدارد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: انگار یک دیو در درونش بیدار شد. قدرتی که در زندگی قبلی داشت به یکباره به او بازگشت.
حالا برای بازگشت به دخترانی که او را تحقیر کردند تنها راهی که او می داند.
خلاصه داستان: شونتارو یک معتاد متوسط به پورن دبیرستان است. تمایلات جنسی او به سمت خواهران کوچکترش معطوف می شود که او عمیقاً آنها را به گونه ای می ستاید که هیچ برادر بزرگتری نباید آن را دوست داشته باشد. او حتی به دزدیدن لباسهای زیرشان متوسل میشود و خودش را به آن راضی میکند، که بهخاطر آن عمیقاً او را تحقیر میکنند. تنها آرزوی او داشتن یک خواهر بزرگتر دلسوز و مهربان است که کاملاً برعکس خواهر و برادرهای پست او باشد.
پس از یکی از این جلسات با شلوار زنان جوان، شونتارو یک بازی ویدئویی مرموز جدید را در رایانه خود می بیند. اگرچه او هرگز به یاد نمی آورد که آن را دانلود کرده باشد، عنوان "تجربه هفته ای خواهر بزرگتر" بیش از حد جذاب به نظر می رسد که نمی توان آن را منتقل کرد. در حالی که بازی به ظاهر شروع نمی شود، روز بعد او خود را به اندازه یک بچه 11 ساله کوچک می بیند.
هنگامی که خواهرانش او را کشف می کنند، او خود را به عنوان دوست اینترنتی شونتارو Koharu معرفی می کند - و دختران بلافاصله به خاطر ظاهر دوست داشتنی و معصوم او سر به پا می شوند. کوهارو به سرعت از این موقعیت سوء استفاده می کند و خود را تحت مراقبت مهربانانه خواهران غافل و بزرگتر خود قرار می دهد.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]
خلاصه داستان: یک برنامه دولتی ویژه برای مقابله با کاهش نرخ زاد و ولد نژادهای نیمه انسانی که به دلیل کمبود اعضای مرد رنج می برند، معرفی شده است. از طریق یک به اصطلاح «سیستم کمک»، انسانهایی که بهطور تصادفی انتخاب میشوند باید با شرکای تعیینشده جفت شوند - اعم از جن، آژیر یا حتی اژدها.
Iris Thea Eaderlindt، شاهزاده خانم الف که به خاطر ذهن باز و نگرش دوستانه اش نسبت به انسان ها شهرت دارد، به آکادمی متروپولیتن آرک منتقل می شود. به طور تصادفی معلم جدید او به عنوان شریک جفت گیری او انتخاب شده است. او که مضطرب و در عین حال مصمم به انجام وظیفه اش در تامین آینده نژادش است، شروع به شرکت در فعالیت های جنسی با او می کند. در کمال تعجب، آیریس متوجه میشود که اجداد شریک زندگیاش اورکها بودهاند که به دلیل قدرت جنسی خارقالعادهشان شناخته شدهاند.
از آنجایی که تعداد بیشتری از دانشآموزان نیمهانسان به کلاس میپیوندند و از "کار جانبی" معلم خود مطلع میشوند، برای آیریس سختتر میشود که توجه همسرش را فقط به خود جلب کند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]